این هم اندر حکایت یه جانماز دست دوز به قاعده ی یک کف دست با یه مهر بند انگشتی برای خواهر زاده ی عزیزم
وقتی خواهر زاده ی فسقلیه چهار ساله ی من خاله جان خاله جان از دهنش نمیفته اونوقته که وقتی درخواست یه نماز کوچولو(به قول خودش) میکنه
باید نشست و سریع با هر چی دم دست داری براش یه جانماز کوچولو بدوزی